معنی جنازه و جسد

حل جدول

جنازه و جسد

نعش


جنازه ، جسد

نعش


جنازه

نعش


تشییع جنازه

مشایعت جنازه تا محل معین

فرهنگ معین

جنازه

(جَ یا جِ زِ) [ع. جنازه] (اِ.) جسد مرده.

فرهنگ فارسی هوشیار

جنازه

جسد مرده


جنازه کش

آنکه جنازه را بردارد


جسد

تن و بدن

فرهنگ عمید

جنازه

جسد مرده، نعش،
[مجاز] خسته،
[قدیمی] تابوت یا تخته‌ای که مرده را با آن بردارند،


جسد

جسم انسان یا حیوان مرده،
تن، بدن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جنازه

جسد، لاشه، لاش، نعش


جسد

تن، جنازه، کالبد، لاش، لاشه، میت، نعش

فارسی به عربی

جسد

جثه، جسم

فرهنگ فارسی آزاد

جسد

جَسَد، جسم- تن- خون خشک شده- زَعْفَران (جمع:اَجْساد)،

فارسی به ایتالیایی

جسد

salma

معادل ابجد

جنازه و جسد

139

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری